آخرین مطالب
امکانات وب
جمعه شب من رفتم و ازمايشارو تو بيمارستان دادم و شنبه صبح ساعت ٧با مامان و اقاي شوه رفتيم بيمارستان كه من از اونجا رفتم زايشگاه اونجا بود يادم اومد برگه دستورات دكترمو نياوردم .اونا گفتم اشكالي نداره و روتين دكترمو مي دونن.مثل دفعه قبل اجازه ندادم سوند بزنن و شلوارمم در نياوردم و كلي هم بحث كردم بعد رفتيم اتاق عمل و منو گذاشتن رو تخت تا دكتر بياد كمي طول كشيد تقريبا ٨:٤٠اومد و تا شروع كنن و پارسا رو در بيارن يه ١٠دقيقه طول كشيد.پارسا ١٠دقيقه به ٩روز ١٧تير به دنبا اومد البته چون هم درشت بود هم خوب انگاژه نشده بود وهم اينكه اليگو هيدروآمينوس بود و هم بند ناف دور گردني بود كمي طول كشيد و زحمت برد ولي خدا رو شكر با آپكار خوب دنيا اومد و همون لحظه برا سلامتيش دعا كردم.بعدش هم همون كاراي روتين و تا زخم رو لايه به لايه بدوزن كمي طول كشيد و ساعت ١٠رفتم اتاق و كمي بعد هم آقا پسر رو آوردن.دردم هم زياد نبود و پمپ درد هم داشتم و خلاصه خدا رو شكر همه چي رو به راهه.
شب اول كه اصلا نخوابيد شيرم كم بود ديگه آخرش كمي سرم قندي داديم و اقا خوابيدن و من همسري هم كمي خوابيديم ولي ديروز كه اومديم خونه فكر كنم كمي گرما زدس كرديم و هم شيرم كم بود خلاصه بچه خيلي بي حال بود ولي شب كمي شير خشك دادم بهش خوب خوابيد و صبح سر و مر گنده و سر حال بيدار شد.از امروز هم به طور محسوسي شيرم خوبه و ديگه شير خشك لازم نشده.
شب نوشتها...