سال نو(سال خروس)

ساخت وبلاگ
خب سلام،بعد از يكسال من اومدم.اول سال نو رو تبريك بگم.اميدوارم سال خوب و پر از سلامتي باشه.من براي همه و همچنين خودمون هميشه از خدا فقط سلامتي مي خوام.بقيه مسايل واقعا برام مهم نيستن.نه اينكه پول و شادي و ...دوست ندارم.ولي به نظرم اونقدر كه سلامتي مهمه ساير مسايل درجه چندم اهميت هستن.

تعطيلات سال نو رو ما نيمه اول رفتيم انتاليا(هتل كورنليا)با دوست اقاي شوه.بد نبود البته كار خاصي  نكرديم و فقط خورديم و خوابيديم.با توجه به شرايط من و دختر ٩ماهه اونا انتخاب ديگه اي هم نداشتيم.به بچه ها كه خوش گذشت و حسابي بازي و آب بازي كردن.براي منم بد نبود و يه هفته استراحت و دور از استرس بيمارستان و كوفت و زهر مار.روز شنبه رسيديم تبريز كه خونمون سرد بود و اقايي كه قرار بود بياد و شوفاژا رو روشن كنه گيج بتزي در آورده بود و فلكه اب و گاز رو باز نكرده بود.خلاصه شب تو سرما بوديم و فكر كنم اونجا سرما خوردم و فرداش هم كه اومديم بناب،ساعت يك نصف شب كه رسيديم چشمتون روز بد نبينه ديدم فيوز برق اتصالي داده و يخچالامون از كار افتادن و هر چي گوشت و تخم مرغ و ..اينا بود گنديدن،هم بوي خيلي بدي ميومد و هم كلي گوشتم خراب شده بود تا ساعت ٤هم با اونا سر و كله زدم و اقاي شوه و آني بيچاره هم بيدار بودن و اينور اونور زنگ زديم تا يه كم تميز كاري شد و خوابيديم و صبح يكشنبه افتاديم رو دور.يكشنبه و دوشنبه خوب بودم و سرماخوردگيم كم بود ولي از ديروز عصر تب كردم و حالم افتضاحه،صبح نمي دوني با چه حالي عملامو كردم مامان اينا هم كه با نيما رفته بودن تايلند برگشتن و امروز اومدن بناب.اونا هم سرما خوردگي دارن .فقط خدا كنه آني از من نگيره.

راستي از جوجه خروس بگم كه قبل عيد تمام تستاي غربالگري و سونوگرافي تكميلي رو رفتم و خوشبختانه همه چي سالم بود الان با حساب من حدوداي هفته ٢٧هستم و احتمالا زايمانم بيوفته به نيمه دوم تير.الان فعلا درگير انتخاب اسم هستيم و احتمالا بين اردا و ارشا يكي رو انتخاب كنيم.راستي تا يادم نرفته بگم مهري هم حامله هست،با لاله فقط يه هفته فاصله داريم و مامان هم مي گفت شقايق هم حامله است.

شب نوشتها...
ما را در سایت شب نوشتها دنبال می کنید

برچسب : سال,نوسال,خروس, نویسنده : shabnevesht91o بازدید : 165 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:42