خوب از اول سال تا الان بگم كه مسافرت ازمير با دوستا خيلي خوش گذشت البته اينم بگم اون روزي كه شبش پروازمون بود پارسا مريض شد و استفراغ شديد داشت طوري كه مجبور شديم قبل از پرواز براش رگ بگيريم و با سرم ببريمش فرودگاه،خلاصه اوضاعي بود برا خودش ولي دستش درد نكنه اونجا خيلي باهامون راه اومد و لصلا اذيت نكرد و خلاصه بهمون خوش گذست و انيسا هم با دوستاش كلي خوش گذشت بهش،هفته اول كه ازمير بوديم و بعد كه اومديم تبريز مامان اينا با نيما اينا اومدن تبريز و تا ١٦ ام نيما اينا تبريز بودن و بعد رفتن تهران.عيد رو رفته بودن شيراز و اصفهان.اينو هم بگم كه امسال از اول فروردين به خاطر بارندگيهاي زياد كلي شهرا مثل شيراز و اهواز و شمال سيل اومده و كلي خسارت و كسته داده و هنوز هم دارن با سيل و گل اون دست و پنجه نرم مي كنن.جنوب كه اون جوري شد ،دوم ارديبهشت اينجا برفي باريد كه نگو،يه روز تموم از صبح تا شب برف اومد و همه جا رو سپيد كرد و فكر كنم محصول درختارو هم برد.خلاصه قربون سال خوك برم كه خيلي اسفناك شروع شدو خدا اين سالمون رو به خير كنه
شب نوشتها...برچسب : نویسنده : shabnevesht91o بازدید : 133